خلبانبازی، داستان کوتاه
مهماندار افتاده است. اسباببازیها همهجا پخش شده است. مامان محکم مرا توی بغل میگیرد. از کنار پنجره...
نفس عسگری طهرانی وقتی وارد وارد مونترال شد یک دختر خانم 13-14 سالهیِ کمی خجالتی بود، در سایه مادری که در مدت کوتاه اقامتش در این شهر، جامعه کوچک ایرانیان مونترال را از شروشور خود پر کرد.
مهماندار افتاده است. اسباببازیها همهجا پخش شده است. مامان محکم مرا توی بغل میگیرد. از کنار پنجره...
کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» کتابی در زمینه تصمیمگیری، شناخت و اشتباهها از جنبههای روانشناسی اثر «رو...
مجبور شدیم به ضربوزور دوربین مداربسته به فروشنده و رئیس فروشگاه حالی کنیم که بابا به هرچی میپرستین...
جهانیار سعی میکند دختر را از روی زمین بلند کند، اما او هیچ واکنشی نشان نمیدهد، سرما در جانش نفوذ ک...
جمجمه جوان اولین تجربه لاله زارع در رماننویسی است. در مقدمه کتاب، مطلبی تحت عنوان «درباره مجموعه رم...
آن چيزي را که در تمام آثار بیژن نجدی مشترک است شايد بتوان در اين جمله خلاصه کرد: کلامی سبز، زبانی سر...
دردسر دیگر این است که عربها اسم ایمان را برای دخترها به کار میبرند. یعنی روزانه باید پنجاه تا درخ...
پروفسور رضا یک عالم، یک عارفدوست و نیز یک عاشق بوده است. او با بیش از یک سده زندگی خلّاق و مؤثر خوی...
سفر مصطفی مستور، نویسندهٔ نامآشنای روزگار ما، به کانادا و مونترآل فرصت مناسب و مغتنمی است تا طی دو ...