داستان کوتاه؛ عیدی
سرما همه را بیتاب کرده بود گاهی چند دقیقه میرفتند و دوباره برمیگشتند. تا این که نزدیک صب...
میگفت هیچگاه سرزمین مادریاش را ندیده است، در ایران متولد شده است. و در سالهای نوجوانی به همراه پدر و مادر به سوریه مهاجرت کرده است، اما با شروع جنگ در سوریه دوباره طعم تلخ آوارگی را چشیده است.
سرما همه را بیتاب کرده بود گاهی چند دقیقه میرفتند و دوباره برمیگشتند. تا این که نزدیک صب...
این رمان روایتی خطی ندارد و در آن با افراد مختلفی روبرو میشویم كه در اطراف «مفید آقا» هستند. یکی از...
«نقطه» نامی هوشمندانه برای دومین مجموعهداستان از آذردخت بهرامی است که ۶ داستان کوتاه دارد. بهرامی د...
کتاب «صد شعر از اين صد سال» با گزينش و مقدمهای از «محمدافشين وفايی» تدوين شده است.
بعد از پایان خرید، بزرگ به مادر پیشنهاد میدهد که برای نهار به قهوهخانه عمو هوشنگ در نیاوران بروند ...
پس از درگذشت مرحوم دهخدا، چون مجلس شورای ملی هزینهٔ طبع لغتنامه و حقوق مؤلّفان آن را، طبق قانون مت...
احساس کردم برای برآوردن آرزوی مادرش به این سرعت تصمیم به ازدواج گرفته. و من هم که از تیپ و ظاهر او خ...
کتاب «فرهنگ تغذیه سالم» در پنج جلد نوشته زندهیاد پروفسور پرویز قدیریان، پیامآور آخرین یافتههای پز...
شاعران بهجز پروین هیچوقت هواپیما ندیده بودند و پروین نیز تنها تصویر آن را دیده و چیزهایی از ملکال...