اشعاری از شاعران معاصر علیرضا سردشتی، مهدی موسوی
اینکه داماد نصفهشب از راه برسد، یعنی چه؟ توی مراسم عروسی معطل شده بود؟ خود عروس کجاست؟ یکی از دخترها میگوید من خبر ندارم، فکر میکردم همینجاست. جایش که اینجاست، کنار ما که در رکابش باشیم. ولی نمیشود که اینجا باشد و هیچکداممان هم خبر نشده باشیم. هنوز پیش پدر و مادرش است، شاید. داماد چیزی جا گذاشته، حلقهی عروسی شاید؟
پارادوکسی که ترکیبِ کلماتِ «طنزِ فاخر» دارد، آن را در مقابلِ گردن نهادن در چنبرهی معنی سرکش میکند....
لورین پریچارد متولد مانیتوبا است. کارهای هنریاش تحتتأثیر نقشها و طرحهای دشتهای آن مکان قرارگرفت...
فقط این نبود که زمستان تورنتو سرشار از مه و برف است و میشود با آرامش در گرمای خانه لم داد و از برف ...
در «جامعهی برفی» با فیلمی مواجهیم که شاید بتوانیم با آن مثل صدها تیتری که روزانه با آنها بمبارانِ ...
دو پدیدهی سینمای آوانگارد و تئاتر آوانگارد در دو دههی اخیر، شایستهی توجه و دقتاند. آفرینندگان ...
پژوهشهایی گویای آن است که زنان در مسائل سیاسی-اجتماعی این عصر، بهخصوص در دورهي مشروطه، حضوری فعال...
یادداشت تحقیقی «لالایی» از علی انصاری در دو شمارهی پیدرپی منتشر خواهد شد. ادامهی این مطلب را با م...