احمد تبریزی درباره انتخابات فدرال به «هفته»:

رأی به کاندیدای ایرانی نشانه بلوغ فکری جامعه ایرانیان است

رأی به کاندیدای ایرانی نشانه بلوغ فکری جامعه ایرانیان است

احمدرضا تبریزی، مدیر و مؤسس بنیاد پریا یکی از قدیمی‌های جامعه ایرانیان کانادا است که دستی بر آتش سیاست هم دارد. او هیچ‌گاه در قالب یک سیاست‌مدار فعالیت نکرده اما به اهمیت فعالیت سیاسی در پیشبرد امور جامعه ایرانیان کانادا باور دارد و همین سبب شده که در بحبوحه انتخابات یکی از فعال‌ترین اعضای جامعه ایرانیان باشد و در قالب کمک مالی و… تأثیر خودش را بر انتخابات بگذارد.

احمدرضا تبریزی، مدیر و مؤسس بنیاد پریا یکی از قدیمی‌های جامعه ایرانیان کانادا است که دستی بر آتش سیاست هم دارد. او هیچ‌گاه در قالب یک سیاست‌مدار فعالیت نکرده اما به اهمیت فعالیت سیاسی در پیشبرد امور جامعه ایرانیان کانادا باور دارد و همین سبب شده که در بحبوحه انتخابات یکی از فعال‌ترین اعضای جامعه ایرانیان باشد و در قالب کمک مالی و… تأثیر خودش را بر انتخابات بگذارد. برای انتخابات ۲۰ سپتامبر هم او همچنان باور دارد رأی دادن به یک ایرانی می‌تواند از اولویت‌های جامعه ایرانیان کانادا باشد و… گفت‌وگوی ما را با آقای تبریزی بخوانید.

 آقای تبریزی انتخابات پارلمان کانادا چند روز دیگر برگزار می‌شود. یک ایرانی که در جامعه کانادا زندگی می‌کند برای رأی دادن باید به چه شاخص‌ها و متغیرهایی توجه کند؟ آیا ایرانی‌بودن یک کاندیدا کفایت می‌کند برای رأی دادن به آن شخص؟ یا باید منافع کلی‌تر جامعه را ببیند؟ اساساً شاخص‌های مطلوب برای مشارکت انتخاباتی جامعه ایرانیان کانادا چه چیزهایی هستند؟

احمد تبریزی: سؤال شما دقیق است و به نظر من احتیاج به بحث مفصلی دارد. اما به طور خلاصه از تجربه‌ای می‌گویم که من از زندگی در کانادا به دست آورده‌ام. اگر نگاه کنیم به اقلیت‌های دیگری که مثل ما در کانادا زندگی می‌کنند مانند ایتالیایی‌ها هندی‌ها و چینی‌ها می‌بینیم که چطور توانسته‌اند جامعه موفق‌تری نسبت به ما درست کنند. در وهله اول دلیل موفقیت آن‌ها شاید این است که آن‌ها تاریخچه قدیمی‌تری در مهاجرت به کانادا داشته‌اند اما ما به دلیل طیف وسیع جامعه ایرانی‌هایی که به کانادا آمده‌اند از آنها جلوتر هستیم. در واقع شاید ما ایرانی‌ها از نظر تاریخ مهاجرت از کامیونیتی‌های موفق عقب‌تر هستیم اما از نظر تحصیلات تحقیقات و بیزینس از بسیاری دیگر جلوتر هستیم. به قول ایتالیایی‌ها می‌گویند پدرهای ما به دلیل بیکار شدن در ایتالیا به کانادا مهاجرت کرده‌اند اما شما آدم‌های تحصیل‌کرده‌ای هستید که به‌خاطر تخصصتان به کانادا مهاجرت کرده‌اید و زمینه‌های کامیونیتی ما با شما ایرانی‌ها تفاوت دارد. آن‌ها قانون بازی را یاد گرفته‌اند و توانسته‌اند در سیستم تصمیم‌گیری کانادا خودشان را جا بیندازند و این چیزی است که برای من بسیار مهم است. کاندیداهای ایرانی در احزاب متفاوتی عضو شده‌اند. من خودم عضو حزب لیبرال هستم اما آقای مایکل پارسا که عضو حزب محافظه‌کار است بسیار هم اکتیو بوده و آدم بسیار خوبی است. او همیشه نشان داده دلش می‌خواهد برای کامیونیتی ایرانی‌ها کاری انجام دهد. در حزب لیبرال هم کسان دیگری هستند.

به اعتقاد من جامعه ما تنها با مشارکت در تصمیم‌گیری‌های کلان کشور کانادا و رساندن صدای خود می‌تواند اول‌ازهمه به خودمان در کانادا کمک کند و بیشتر از آن ما می‌توانیم به مردم کشورمان که در ایران زندگی می‌کنند کمک کنیم اگر در تصمیم‌گیری‌های کلان کشور سهیم باشیم. کانادا یکی از هفت کشور بزرگ جهان است و یقیناً هر ایرانی که در کاندیدای حزب مورد حمایت من عضو است می‌تواند صدای کامیونیتی ما باشد. این تجربه عینی من از کامیونیتی‌های دیگر است. اگر کامیونیتی ما به این بلوغ فکری برسد که به کاندیدای ایرانی کمک مالی کند و به او رأی دهد این برای ما امکان موفقیت بیشتری را در این جامعه فراهم خواهد کرد. جمعیت ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار نفری ما ایرانیان یکی از موفق‌ترین کامیونیتی‌هایی است که در صدسال گذشته وارد کانادا شده است ولی ما در بخش کار اجتماعی موفق نبوده‌ایم و این مشکل را باید حل کنیم.

مشکل ما این است که همه ما با انگیزه سیاسی از کشور خود جدا شده‌ایم اما ملت‌های دیگر به دلیل مسائل اقتصادی آمده‌اند. ترک کشور با انگیزه سیاسی متأسفانه باعث جدایی ما از هم شده است درصورتی‌که ما باید آن مسئله را فراموش کنیم؛ ما ایرانی‌هایی هستیم که در کانادا زندگی می‌کنیم و باید به همدیگر کمک کنیم تا موفق شویم.

عده‌ای معتقدند صرف ایرانی‌بودن یک شاخص کافی برای رأی دادن به یک نماینده نیست. چون اگر از نظر عملکردی یا دانش سیاسی دچار ضعف‌هایی باشد ما نباید چشممان را روی آن ضعف‌ها ببندیم و تنها به‌خاطر ایرانی بودن به وی رأی بدهیم.

احمد تبریزی: وقتی کسی کاندیدا شده و کاندیداتوری او به تأیید حزب مربوطه رسیده است نباید با زدن انگ وابستگی به رژیم او را قضاوت کنیم. بهتر است که به دولت کانادا هم اعتبار بدهیم. این سیستم در طول ۱۵۰ سال کشوری درست کرده است که همه ما به آن مهاجرت کرده‌ایم. پس نباید ایراد بگیریم و بگوییم آنها کارشان را بلد نیستند. این ساده نیست که اگر کسی دست‌نشانده رژیم است نماینده یک حزب شود. این ذهنیت که برخی افراد دارند یک ذهنیت اشتباه است. هرکسی باید در چارچوب حزب دیده شود و فارغ از آن چیز دیگری وجود ندارد. درحالی‌که اگر به یک نماینده ایرانی رأی بدهیم در نهایت تعداد بیشتری از افراد کامیونیتی را در سیستم تصمیم‌گیری کلان داریم. وجود آن افراد در یک حزب می‌تواند کمکی باشد به جامعه ایرانیانی که در کانادا زندگی می‌کنند و این مهم نیست که آن نماینده عضو چه حزبی است در نهایت او عضو یکی از چهار حزب است.

این تفکر که ذهنیت توطئه‌ای داریم تفکر اشتباهی است. در کانادا همه چیز بسیار شفاف است و ما باید تکلیف خودمان را روشن کنیم. اگر طرف‌دار حزب لیبرال یا محافظه‌کار هستیم فرقی نمی‌کند. ما باهم دور یک میز می‌نشینیم؛ صحبت می‌کنیم و زمان انتخابات هم به نماینده حزب مورد نظرمان رأی می‌دهیم. این شفاف است و توطئه‌ای در کار نیست این ذهنیت توطئه‌ای را که ما با خودمان از ایران آورده‌ایم و مانع از دور هم جمع‌شدنمان می‌شود باید کنار بگذاریم.

در جامعه ایرانیان کانادا و در شبکه‌های اجتماعی گفته می‌شود که محبوبیت محافظه‌کاران از زمانی که کمپین‌های انتخاباتی ران شد افزایش پیدا کرده است و این نگرانی در جامعه ایرانیان کانادا درباره پیروزی محافظه‌کاران وجود دارد. از نظر شما آیا پیروزی محافظه‌کاران در کانادا خطر بزرگی است و آسیب بزرگی را به جامعه ایرانیان کانادا می‌زند؟

احمد تبریزی: زمان حال شرایط فرق می‌کند محافظه‌کار یک ایدئولوژی دارد اما مثل هر حزبی در آن طیف راست و چپ وجود دارد آقای هارپر یک‌دست راستی حزب محافظه‌کار است ما محافظه‌کارانی هم داریم که وسط و یا چپ حزب خود قرار می‌گیرند. آن‌ها ممکن است در حوزه مسائل اجتماعی لیبرال باشند اما در مسائل اقتصادی محافظه‌کار هستند. آن‌ها به موضوعات اجتماعی توجه دارند اما در مسائل مالی به‌عنوان‌مثال می‌گویند مالیات باید کم شود. این عقاید در یک طیف حرکت می‌کند و مطلق نیست.

تا جایی که حافظه من یاری می‌کند محافظه‌کاران همیشه ۳۲ تا ۳۵ درصد آرا را به خود اختصاص می‌دهند و به پلتفرم حزب هم ارتباطی ندارد. در انتخابات پیشرو رأی لیبرال‌ها در آمارها و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد در حال ازدست‌دادن محبوبیتشان هستند اما رأی آنان به سبد محافظه‌کاران نمی‌رود. بلکه از نظر من به سبد آرای NDP می‌رود. از نظر من رأی محافظه‌کاران زیاد نشده و در این انتخابات هم حدود همان مقدار همیشگی خواهد بود. اما  NDP  آرای لیبرال را می‌گیرد و در حال حاضر هم اگر برسد به موضوع دولت اقلیت – که به‌احتمال‌قوی هم دولت اقلیت تشکیل خواهد شد – من بسیار بعید می‌دانم که حزب نئودمکرات با محافظه‌کاران تشکیل دولت اقلیت را بدهند. چون اگر این کار را کنند خودکشی سیاسی کرده‌اند.

اما شانسی هست که آقای ترودو دولت اقلیت را با کمک نئودمکرات‌ها تشکیل دهد. چراکه این دو حزب با همدیگر هم‌خوانی بیشتری دارند. چنانچه آقای ترودو به نظر من چپ حزب لیبرال است و بنابراین به حزب NDP نزدیک‌تر است. در روزهای گذشته نخست‌وزیر کبک از دولت حداقلی محافظه‌کاران حمایت کرد ولی نمی‌دانم جمع تعداد آرای آن‌ها به‌اندازه‌ای برسد که دولت را تشکیل دهند.

اما به‌طورکلی مهم این است که ما پلتفرم‌های احزاب را بدانیم و باتوجه‌به خواسته خود و فکر و زندگی خود رأی دهیم. در واقع مهم‌تر از همه این است که ما باید عادت کنیم رأی دهیم. اگر من از جایی می‌آیم که هرگز رأی نداده‌ام آن مختص به کشوری است که در آن بوده‌ام و در این کشور جدید باید رأی بدهم. رأی ندادن یعنی مشارکت نکردن در روند دموکراسی؛ دموکراسی که به‌خاطر آن به کانادا آمده‌ایم و اگر در آن مشارکت نکنیم باید این سؤال را از خودمان بپرسیم پس چرا اصلاً به کانادا مهاجرت کرده‌ایم؟

به‌هرحال امیدوارم جامعه ما در هرکجا هستند رأی دهند و اگر کاندیدای ایرانی هست در ناحیه‌شان به او رأی بدهند. خوب است که نشان دهیم در حال پیداکردن بلوغ فکری دموکراتیک هستیم.

ارسال نظرات