انتقاد از به حاشیه‌رفتن «زن زندگی آزادی» در حرکت‌های اخیر نیروهای سیاسی خارج از کشور

انتقاد از به حاشیه‌رفتن «زن زندگی آزادی» در حرکت‌های اخیر نیروهای سیاسی خارج از کشور

به زعم برخی ناظران گفت‌وگوهای صریح و سازنده میان نیروهای مختلف باعث تکامل خیزش مردمی و جلوگیری از اشتباهات تاریخی می‌شود.

برخی فعالان سیاسی و اجتماعی نسبت به حاشیه رفتن شعار و مضمون «زن، زندگی، آزادی» در حرکت‌های اخیر نیروهای سیاسی خارج کشور انتقاد دارند.

به گزارش هفته پس از انتشار توییت مشترک شاهزاده رضا پهلوی، مسیح علی‌نژاد، گلشیفته فراهانی، نازنین بنیادی و علی کریمی، آرایش نیروهای سیاسی خارج از کشور در حال تغییرات قابل‌توجهی است.

ابتدا تصور می‌شد که انتشار توییت مشترک توسط پنج چهره به این معناست که شاهد هماهنگی آنها در آینده خواهیم بود.

شب گذشته اما در کمپین «وکالت می‌دهم» که از سوی حامیان پهلوی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته تنها علمی کریمی مشارکت داشته و  سه نفر دیگر  توییت یا مضمون حمایتی از این  کمپین را منتشر نکرده‌اند.

حامد اسماعیلیون نیز از جریان توییت پنج‌نفره قبلی و کمپین «وکالت می‌دهم» خارج ایستاده است.

 شب گذشته همچنین دوباره انتقادها به‌ویژه از سوی فعالان زنان درباره به حاشیه رفتن شعار اصلی خیزش مردمی در چهار ماه گذشته یعنی شعار «زن، زندگی، آزادی» و مطالبات برآمده از آن، اوج گرفته است.

در جریان انتشار توییت مشترک سال نو میلادی نیز که پنج چهره به‌اضافه اسماعیلیون آن را منتشر کردند، از به کار نبردن این شعار در متن و هشتگ‌ها انتقاد شده بود.

 بعدها علی‌نژاد، اسماعیلیون و برخی دیگر از چهره‌ها این نقد را پذیرفتند و گفتند که در گام‌های مشترک بعدی باید اصلاح شود.

اکنون جای خالی شعار «زن، زندگی، آزادی» در توییت پنج‌نفره چند روز پیش و همچنین کمپین «وکالت می‌دهم» به دور جدیدی از انتقاد منجر شده است.

منتقدان می‌گویند این شعار  توجه بسیاری از سیاستمداران جهان را جلب کرده و آن‌ها را - از جاستین ترودو، پوالیور و ملانی جولی در کانادا گرفته تا دیگران - مجبور به تکرار آن کرده و همچنین باعث شده برخی تحلیل گران بگویند اولین انقلاب زنانه جهان در ایران شکل گرفته است.

منتقدان می‌گویند در میدان نیز زنان، رهبران و پیش‌بران اعتراض‌ها بودند؛ اعتراض‌ها با قتل مهسا امینی آغاز شد و این زنان بودند که روسری از سر برداشتند، موهایشان را در ملا عام بریدند و روایت اعتراضی جدیدی در ایران ارائه کردند.

نقدهایی نیز به تشدید مرکزگرایی در گفتمان نیروهای سیاسی خارج از کشور وارد شده که گزارش مجزایی را می‌طلبد.

 به اعتقاد برخی ناظران به این نقدها و تغییرات می‌توان با دیده مثبت نگاه کرد؛ اینها نشانه‌هایی از گفتگوی صریح و بی‌پرده میان معترضان است که باعث تکامل خیزش مردم ایران خواهد شد و مانع تکرار اشتباهات تاریخی.

ارسال نظرات