مرگ خدا و تولد سیستم
ساختارشکنی در این رمان صرفاً تکنیک ادبی نیست بلکه موتور محرک روایت است؛ مکانیزمی که با فروپاشی دالها نشان میدهد چگونه امر متعالی در خلأ معنایی پسامدرن به سیستم بوروکراتیک و تبلیغاتی تبدیل شده است. ساختارشکنی در واقع همان جهانبینی است که در آن، هر تقابل دوگانهای مانند (قدسیت/ابتذال)، (ایمان/اینستاگرام) درنهایت به نقطهی تعلیق میرسد و مرز میان دوگانهها محو میشود.