گفت‌وگوی اختصاصی هفته با امیر خدیر:

رابطه با کانادا راحت‌تر، فشارها بر ایران کمتر می‌شود

رابطه با کانادا راحت‌تر، فشارها بر ایران کمتر می‌شود

امیر خدیر یکی از چهره‌های سیاست کانادا و کبک است. با ده سال حضور مستمر در مجمع ملی کبک و پانزده سال حضور در رهبری حزب همبستگی کبک، این پزشک متخصص یکی از معروفترین و محبوب‌ترین چهره‌های سیاسی کبک شد.

امیر خدیر یکی از چهره‌های سیاست کانادا و کبک است. با ده سال حضور مستمر در مجمع ملی کبک و پانزده سال حضور در رهبری حزب همبستگی کبک، این پزشک متخصص یکی از معروفترین و محبوب‌ترین چهره‌های سیاسی کبک شد. گرچه پیش از آخرین انتخابات مجلس کبک امیر خدیر از مناصب سیاسی و حزبی استعفا داد اما همچنان فعالانه در زندگی سیاسی حضور دارد. بعلاوه امیر خدیر همواره نظراتش درباره سیاست و حکومت ایران را بی‌محابا اعلام کرده است. در گفت‌وگوی اختصاصی پرونده‌ی این شماره با امیر خدیر، به تاثیرهای انتخابات آمریکا روی روابط با کانادا و تنش با ایران پرداختیم.

آقای دکتر امیر خدیر، ترامپ رفت و به قول شما «یک کابوس ۴ ساله»تمام شد. حالا چه می‌شود؟

امیر خدیر: به باور من نمی‌شود ترامپ را برای همه مسائل دنیا و رابطه‌ی پر از مشکل آمریکا با دنیا مقصر دانست. سیاست‌های عمده مثل سیاست‌های نفتی و زیست‌محیطی با ترامپ بدتر شد اما لزوماً با بایدن هم درست نخواهد شد. ترامپ هر لحظه می‌توانست تأثیرات بسیار تکان‌دهنده‌ای بر مسائل داشته باشد اما به نظرم باید یادمان بماند که نمی‌شود به دستگاه حاکم آمریکا آن‌قدر هم اتکا کرد. متأسفانه این سیستم باعث گسترش شکاف طبقاتی و تشدید و تسریع نابودی محیط‌زیست شده است. تصور نمی‌کنم آقای بایدن بتواند آن مناسبات اقتصادی را که این صدمات را به دنیا وارد می‌کند را اداره کند. ما نباید فراموش کنیم که از اواسط سال ۱۹۸۵ که سیاست‌های بازار آزاد و جهانی شدن پیاده شد رفته‌رفته منجر به صدمه خوردن به اقشار کارگری آمریکا شد؛ و نتیجتا آنها ناامید از بهبود وضعیت، دست به دامن آقای ترامپ شدند.

درباره کانادا چطور؟ آیا تغییر رئیس‌جمهور جدید تأثیری بر روابط آمریکا با کانادا دارد؟

امیر خدیر: بسیار زیاد. ما یک تغییر هم در مرزهای جنوبی ایالات متحده داشتیم، یعنی انتخابات مکزیک که نتایج خوبی داشت. امیدوارم با توجه به انتخابات آمریکا و با حضور رئیس‌جمهور نسبتاً مترقی مکزیک، آقای «آندرس منور لوپه ابراتور» و با توجه به آسیبی که ترامپ به آمریکا وارد کرد، ترودو بتواند بایدن را قانع کند تا به مشکلات ناشی از بازار آزاد بپردازد. به باور من اگر رعایت محیط‌زیست و حقوق کارگران در چارچوب بازار آزاد انجام نشود، این شکاف‌ها با تضادی بزرگ‌تر از آنچه ترامپ ایجاد کرد، تکرار می‌شود.

بعلاوه در کوتاه‌مدت مسلماً بایدن و ترودو خیلی راحت‌تر می‌توانند ارتباط داشته باشند. بایدن از آن فرهنگ سیاسی است که به افراد مقابلش احترام می‌گذارد و حاضر به گفت‌وگوست. البته یک مورد جدی اقتصادی وجود دارد که حل آن با دموکرات‌ها شاید آسان تر نباشد. منظورم مساله صادرات الوار از کانادا به آمریکا است. بخش مهمی از دموکرات‌ها به‌نوعی با یک سری از مسائل بازار آزاد مخالفت داشتند. مثلاً سر مسئله الوار دموکرات‌ها خیلی بیشتر پیگیر کانادا بودند تا دولت‌های جمهوری‌خواه. درنتیجه مشکلاتی ایجاد شده که با روی کار آمدن بایدن هم به‌راحتی حل نخواهد شد. از سوی دیگر ترامپ هرجایی که به ضررش بود، عوارض گمرکی وضع کرد؛ در حالی که این موضوع با سیاست‌های تجارت آزاد در تضاد است.

ترودو حتی قبل از پیروزی بایدن گفت که او با بایدن راحت‌تر می‌تواند کارکند…

امیر خدیر: حتماً چنین است چون هردو طرف معتقد به یک برخورد چندجانبه و همکاری با قدرت‌های جهانی برای حل مشکلات مشترک، مثل محیط ‌زیست و مشکلات با شرکت‌های غول‌آسای اینترنتی هستند. اگر بایدن قدرتش را داشته باشد به کانادا کمک می‌کند تا توان بیشتری در برخورد با فیس‌بوک و آمازون که در زمینهٔ فرهنگی صدمه جدی وارد می‌کنند، داشته باشد. جوامع نیاز به تنوع و منابع مستقلِ رسانه‌ای دارند و حضور این شرکت‌های غول‌آسا، عملاً آزادی بیان و از آن طریق دموکراسی را به خطر می‌اندازد. می‌داینم که رسانه‌ها از درآمد تبلیغات امرار معاش می کنند و بدون این درآمد هیچ مطبوعات آزادی در دنیای غرب نخواهیم داشت. از سوی دیگر غول‌های اینترنتی در حال بلعیدن عواید تبلیغات هستند و این یعنی مطبوعات مستقل از دست می‌روند و دسترسی ما به منابع قابل‌‌اتکای متنوع کمتر می‌شود.

کانادا همواره یک سیاست خارجی هماهنگ با آمریکا داشته، حتی بعضی‌اوقات می‌شود گفت که یک تقسیم‌کار بین آن‌ها وجود داشته است. به نظر شما در دوران ترامپ این هماهنگی صدمه دید یا آن تقسیم‌کار ربطی به رفت‌وآمد روسای‌جمهور ندارد؟

امیر خدیر: کشورهای غربی همیشه در پیمان ناتو همکاری داشتند. پس از جنگ جهانی دوم این تقسیم‌کار زیر رهبری آمریکا شکل گرفت. در برخی سیاست‌های استراتژیک و ژئوپلیتیک، کانادا حرف مستقلی برای زدن نداشت اما گاهی می‌توانست با اتکا به افکار عمومی نه بگوید، مثلاً در حمله آمریکا به عراق این کار توسط نخست وزیر وقت کانادا، آقای ژان کریتین صورت گرفت. در مجموع اگر آمریکا دوباره بخواهد با اروپا و پیمان ناتو جبهه‌ای علیه چین تشکیل دهد، کانادا همراه خواهد بود اما شخصا مطمئن نیستم که این همکاری‌ها و نقشی که کانادا در آن بازی می‌کند، برای آن مقابله بزرگ به نفع مردم کانادا و صلح جهانی باشد.

بسیاری از ناظران سیاسی آمریکا را به‌عنوان یک امپراتوری روبه‌زوال در مقابل چین می‌بینند. آیا آمریکا توانایی یک برخورد معقول را دارد که از یک تنش بزرگ اجتناب کند؟ آیا امکان بازگشت به سیاست دوران اوباما وجود دارد؟

امیر خدیر: من متخصص این مبحث نیستم ولی در این حد می‌دانم که یک سری تغییرات صورت می‌گیرد. آمریکا ظاهراً در این مسیر در افول قرار دارد. تاثیر فراز و فرود ابرقدرت‌های جهانی برای مردم همیشه مثبت نیست. امیدوارم مردم جهان به تماشاگر بودن در عرصه جدال این قدرت‌های غول‌آسا بسنده نکنند و بدانند که کنش‌های دسته‌جمعی آنان اثرگذار است.

امیدوارم ما مردم دنیا به این دو مورد چشم ندوخته باشیم؛ یعنی فقط تکلیف خودمان را اعلام حمایت و وابستگی به یکی از این دو قدرت ندانیم.

شما علاوه بر حضور فعال در صحنه سیاسی کانادا به‌عنوان یک چهره مخالف حکومت ایران هم شناخته می‌شوید. بسیاری از مخالفان سرشناس حکومت ایران مایل به ادامه ریاست جمهوری ترامپ بودند. اما شما ترامپ را یک کابوس نامگذاری می‌کنید. این تضاد را چگونه توضیح می‌دهید؟

امیر خدیر: علت مخالفت من با حکومت جمهوری اسلامی، مسأله حقوق بشر و صلح است. بر این اساس من چطور می‌توانم عمیقاً مخالف جمهوری اسلامی و همزمان موافق ترامپ باشم؟ اگر به فرهنگ گذشته خود و بیان سعدی که می‌گوید «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند» افتخار می‌کنیم پس چطور می‌توانیم انتخابی کنیم که سرنوشت مردم آمریکا یا جوامع دیگر را خراب می‌کند؟ این برخورد کامالا غیراخلاقی است و به نظر من با ادعای ما در مورد مخالفت با جمهوری اسلامی در تضاد است.

برای تغییر حکومت در کشورهایی مثل ایران دو راه وجود دارد: مداخله نظامی یکی از این راه‌هاست؛ آن طوری که غرب در لیبی، سوریه، عراق و افغانستان رخ داد اگر بخواهیم که تغییر حکومت صدمه بیشتری به مردم نزند باید دنبال تغییرات دموکراتیک باشیم که توسط خود مردم صورت می‌گیرد.

اتفاقا این واقعیتی است که حکومت‌های دیکتاتوری برای حفظ قدرت حاضرند برای خود دشمن ایجاد کنند، حتی زمانی که دشمنی وجود ندارد. یک سیاست خصمانه مانند سیاست‌های ترامپ می‌تواند به متمرکز شدن بیشترِ قدرت در ایران کمک کند. در نتیجه آن‌هایی که به دنبال تغییرات دموکراتیک در ایران هستند باید از روی کار آمدن بایدن ابراز خرسندی کنند که فشار را از جامعه مدنی ایران کم کند و منجر به کاهش تنش در منطقه شود. تنها در این صورت مردم فرصتی برای حرکت و پیشرفت در ایجاد تشکیلات و به چالش کشیدن حکومت را پیدا می‌کنند.

به کانادا برگردیم. به هر حال در ماه ژانویه ۲۰۲۱ جو بایدن وارد کاخ سفید می‌شود و مطمئناً روابط جدید کانادا با آمریکای پساترامپ شروع می‌شود. در این رابطه چه یشنهادی برای ترودو دارید؟

امیر خدیر: اگر به توانمندی جاستین ترودو برای تاثیرگذاری جدی در سیاست‌های جهانی اعتماد داشتم، در حدی که مثلاً کانادا بتواند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده بشر داشته باشد (مثل نقش پیرسون در راه‌اندازی نیروهای حافظ صلح)، پیشنهاد می‌کردم به بایدن بگوید: «این یک فرصت طلایی است، آن را از دست ندهیم. آقای بایدن بیایید یک حرکت مشترک برای گذار از اقتصاد متکی به نفت به‌ یک اقتصاد مبتنی بر انرژی‌های تجدیدپذیر داشته باشیم.» به باور من از لحاظ ساختاری چنین سیاست‌هایی تعیین‌کننده است که می‌تواند در مناسبات قدرت تغییر ایجاد کند. هم‌اکنون خیلی از جنگ‌افروزی‌ها و روابط تخاصمی به‌دلیل مشکلاتی است که در دسترسی به انرژی وجود دارد. در نتیجه بهترین روش برای نجات طبیعت و جلوگیری از تنش‌های جهانی، یک تغییر اساسی و گذار به اقتصاد مبتنی بر انرژی‌های تجدیدپذیر است.

من فکر می‌کنم ترودو در جایگاهی است که می‌تواند وارد این بازی شود، همه نیروهای بالنده‌ای که از او حمایت کردند عطش این را دارند که ترودو دست از نفت بکشد. من معتقدم خودش هم علاقه به این کار دارد اما در حزبی قرار گرفته که وابسته به صنایع نفتی است و به‌راحتی اجازه این تغییر را نمی‌دهد.

آقای دکتر امیر خدیر از شما سپاسگزاریم.

ارسال نظرات