یکانگی تراژدی و کمدی در نقطهی اوج
حسین آتشپرور از همان شروع کتاب به این وضعیت توأمان تراژیک و کمیک نظر دارد و اینکه چگونه این دو در ...
از قضا همین «شمعِ روانْ» برف را دانهدانه از هوا میگیرد و بر دل مینشاند، در نتیجه برف نه بر زمین و زمان که ثانیهای بر دل مینشیند و در هنگامِ آبشدن ساختارِ ستارهوارِ خویش را به ما نشان میدهد.
حسین آتشپرور از همان شروع کتاب به این وضعیت توأمان تراژیک و کمیک نظر دارد و اینکه چگونه این دو در ...
تصویری دیگر از برف در شاهنامه هست که کارکردی داستانی و مؤثر دارد؛ در هفتخوان اسفندیار برف بهعنوان ...
باد، کولاک برف را به دیوارهای رستوران میکوبید و از دور صدای زوزهی گرگها را با خود میآورد، اما دا...
یکی از مهمترین آثار بهجامانده از مجموعهی نمایشنامههای سنسکریت و بیگمان پُرآوازهترینِ آنها نمایش...
من توی بخش بچهبازها کار میکردم و مایکل مسئولیت بخش محکومان تجاوز به عنف را به عهده داشت. در طول ر...
مهاجرتِ دوم اما خیلی بعداز این حرفهاست؛ وقتی که قرارومدار گرفتی و علمی، پولی یا مهارتی اندوختی و حا...
در این صفحه شعرهایی از نیما نیا، شاعر نقاش کنشگر کوئیر، علی فومنی، سپیده کوتی، مهران راد، محسن خیمه...
هانا دارابی هنرمند و عکاس ایرانی متولد سال ۱۳۶۰ در تهران و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای تهران ا...